تعصبات ناروا نسبت به حضرت علی (علیه السلام)
فداكارى امیر مؤمنان (علیه السلام) در شبى كه خانه پیامبر (صلی الله علیه و آله) از طرف آدمكشان قریش محاضره شده بود امرى نیست كه بتوان آن را انكار كرد و یا كوچك شمرد. خداوند براى اینكه به این رویداد تاریخى رنگ ابدى و جاودانى بخشد درقرآن مجید (سوره بقره ، آیه 207) از آن یاد كرده است و مفسران بزرگ نیز در تفسیر آیه مربوط به این واقعه به نزول آن در شأن حضرت على (علیه السلام) اشاره كرده اند. ولى افرادى كه بر تعصب و بغض به حضرت على (علیه السلام)دارند به دست و پا افتاده اند تا این فضیلت بزرگ تاریخى را چنان تفسیر كنند كه از عظمت فداكارى آن حضرت بكاهند.
جاحظ، یكى از دانشمندان معروف اهل تسنن ، چنین مى نویسد:
هرگز نمى توان خوابیدن على در بستر پیامبر را اطاعت و فضیلت بزرگ شمرد، زیرا پیامبر به او اطمینان داده بود كه اگر در جایگاه او بخوابد آسیبى به او نخواهد رسید .(1)
پس از وى ، ابن تیمیه دمشقى (2) به این مطلب افزوده است كه : على از طریق دیگر نیز مى دانست كه كشته نمى شود، زیرا پیامبر به وى گفته بود كه فراد در محل معینى از مكه اعلام كند كه هركس نزد محمد امانتى دارد بیاید و باز گیرد. على از مأموریتى كه پیامبر به وى داد به خوبى دریافت كه اگر در بستر آن حضرت بخوبد آسیبى به وى نخواهد رسید و جان به سلامت خواهد برد.
پاسخ
پیش از آنكه موضوع را بررسى كنیم از تذكر نكته اى ناگزیریم و آن اینكه جاحظ و ابن تیمیه و پیروان آن دو، كه به بى مهرى نسبت به خاندان پیامبر (صلی الله علیه و آله) معروفند، براى انكار فضیلتى ، ناخودآگاه ، فضیلت برترى را براى حضرت على (علیه السلام)اثبات كرده اند! زیرا حضرت على (علیه السلام) كه از طرف پیامبر (صلی الله علیه و آله) مأموریت داشت كه در خوابگاه او بخوابد از نظر ایمان از دو حال خارج نبود. یا ایمان او به راستگویى پیامبر در حد متعارف بود و یا به طور فوق العاده اى به صدق گفتار پیامبرایمان داشت .
در صورت نخست مى توان گفت كه حضرت على (علیه السلام) علم قطعى به سلامت و بقاى خود داشت ، زیرا براى كسانى كه از نظر ایمان و اعتقاد در مرتبه اى نازل قرار دارند هرگز از گفتار پیامبر (صلی الله علیه و آله) جزم و یقین به صحت گفتار او حاصل نمى شود و اگر هم در بستر وى بخوابند دچار نگرانى و تشویش فراوان خواهند بود .
ولى اگر حضرت على (علیه السلام) از نظر ایمان در درجه اى عالى قرار داشت و صحت گفتار پیامبر (صلی الله علیه و آله) در دل چون نورخورشید روشن بود، در این صورت براى حضرت على (علیه السلام) فضیلت بالاترى اثبات كرده ایم . زیرا هرگاه ایمان فردى به مرتبه اى برسد كه آنچه را از پیامبر (صلی الله علیه و آله) مى شنود چنان صحیح و صادق بینگارد كه براى او با روز روشن فرق نكند و اگر پیامبر به او بگوید كه اگر در بستر وى بخوابد آسیبى به او نخواهد رسید با قلبى چنان آرام در بستر او بیارمد كه سرسوزنى احتمال خطر ندهد، با چنین فضیلتى قطعاً چیزى برابرى نمى كند.
اكنون صفحات تاریخ را ورق بزنیم
تاكنون بحث ما بر این فرض بود كه پیامبر (صلی الله علیه و آله) به حضرت على (علیه السلام) گفته است كه كشته نخواهد شد، ولى اگر به تاریخ رجوع كنیم خواهیم دید كه مطلب چنان نیست كه پیروان حاجظ و ابن تیمیه گمان كرده اند و همه مورخان حادثه را آنگونه كه این دو نوشته اند ضبط نكرده اند.
مولف طبقات كبرا (3) واقعه هجرت را به طور مشروح نوشته است و هرگز از آن جمله اى كه جاحظ آن را دستاویز خود قرار داده (كه پیامبر به على گفته : در خوابگاه من بخواب و آسیبى به تو نخواهد رسید) یادى نكرده است .
نه تنها او بلكه مقریزى ، مورخ معروف قرن نهم (4)، نیز در كتاب مشهور امتاع الاسماع حادثه را همچون كاتب واقدى نقل كرده است و هرگز نگفته كه پیامبر به على فرمود: "آسیبى به تو نخواهد رسید".
آرى ، در این میان ابن هشام در سیره (ج 1 ص 483 و طبرى در تاریخ خود (ج 2 ص 99 از آن گفتار یادى كرده اند و كسانى همچون ابن اثیر در تاریخ كامل (ج 2 ص 372 و دیگران نیز كه آن را نقل كرده اند همگى از سیره ابن هشام و یا تاریخ طبرى گرفته اند.
بنابراین مسلّم نیست كه پیامبر (صلی الله علیه و آله) این مطلب را گفته باشد و اگر هم گفته باشد به هیچ وجه معلوم نیست كه هر دو مطلب را (نرسیدن آسیب و رد امانت هاى مردم ) در همان شب نخست گفته باشد; به گواه اینكه این حادثه را علما و مورخان شیعه و برخى از سیره نویسان اهل تسنن به صورت دیگرى نقل كرده اند. اینك توضیح مطلب :
دانشمندان معروف شیعه ، مرحوم شیخ طوسى ، در امالى خود دنباله واقعه هجرت را كه منتهى به نجات پیامبر شد چنین مى نویسد:
شب هجرت سپرى شد و على (علیه السلام) از محل اختفاى پیامبر (صلی الله علیه و آله) آگاه بود و براى فراهم ساختن مقدمات سفر پیامبر لازم بود شبانه با او ملاقات كند (5)
پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) سه شب در غار نور بسر برد. در یكى از شبها حضرت على (علیه السلام) و هند بن ابى هاله فرزند خدیجه به غار رفتند و به محضر پیامبر (صلی الله علیه و آله) رسیدند. پیامبر دستورهایى به حضرت على داد و در آخر فرمودند:
«از این پس هر خطرى كه در كمین تو بود از تو برطرف شده است و دیگر آسیبى به تو نخواهد رسید». (6)
ّّاین جمله مانند همان جمله اى است كه ابن هشام در سیره و طبرى در تاریخ خود آورده اند. بنابراین اگر پیامبر به حضرت على تأمین داده است در شبهاى بعد بوده است و نه در شب هجرت ، و اگر به حضرت على فرمان داده است كه امانتهاى مردم را رد كند در شب دوم و یا سوم بوده است و نه در لیلة المبیت .
دو گواه روشن بر فداكارى امام (علیه السلام)
دو مطلب تاریخى گواه مى دهد كه عمل حضرت على (علیه السلام) در آن شب جز فداكارى نبوده ، آن حضرت به راستى آماده قتل و شهادت در راه خدا بوده است .
1) اشعارى كه امام (علیه السلام) پیرامون این حادثه تاریخى سروده و سیوطى همه آنها را در تفسیر خود (7) نقل كرده است ، گواه روشن بر جانبازى اوست :
«من جان خود را براى بهترین فرد روى زمین و نیكوترین شخصى كه خانه خدا و حجر اسماعیل را طواف كرده است سپر قرار دادم .
آن شخص عالیقدر محمد بود. و من هنگامى دست به این كار زدم كه كافران نقشه قتل او را كشیده بودند ولى خداى من او را از مكر دشمنان حفظ كرد.
من در بستر وى بیتوته كردم و در انتظار حمله دشمن بودم و خود را براى مرگ و اسارت آماده كرده بودم .»
2) دانشمندان سنى و شیعه نقل كرده اند كه خداوند در آن شب به دو فرشته بزرگ خود، جبرئیل و میكائیل ، خطاب كرد كه : اگر من براى یكى از شما مرگ و براى دیگرى حیات مقرر كنم كدام یك از شما حاضر است مرگ را بپذیرد و زندگى به دیگر واگذار كند؟ در این لحظه هیچ كدام نتوانست مرگ را بپذیرد و در راه دیگرى فداكارى كند. سپس خدا به آن دو فرشته خطاب كرد كه : به زمین فرود آیید و ببینید كه على چگونه مرگ را خریده ، خود را فداى پیامبر كرده است ;سپس جان على را از شر دشمن حفظ كنید .(8)
مرحوم سید بن طاووس درباره فداكارى حضرت على (علیه السلام) تحلیل جالبى دارد و آن را به فداكارى اسماعیل و تسلیم او در برابر پدر قیاس كرده ، برترى ایثار حضرت على (علیه السلام) را اثبات كرده است .(9)
پی نوشت ها:
1 . العثمانیة، ص 45
2 . ابن تیمیه به سبب مخالفتهایى كه با علماى اسلام داشت و عقاید خاصى كه دربارهء شفاعت و زیارت قبور و... ابراز مى كردمطرود علماى وقت گردید و سرانجام در سال 728هجرى در زندان شام درگذشت .
3 . محمد بن سعد معروف به كاتب واقدى كه در سال 168هجرى دیده به جهان گشود و در سال 230دیده از جهان بربست .طبقات وى جامعترین و در عین حال اصلیترین كتابى است كه در سیرهء پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) نوشته شده است . به ج 1 ص 227ـ228مراجعه فرمایید.
4 . تقى الدین احمد بن على مقریزى (متوفا به سال 845هجرى ).
5 . اعیان الشیعة، ج 1 ص 237
6 . متن عبارت پیامبر این است : ( <انهم لن یصلوا الیك من الان بشىء تكرهه >انهم لن یصلوا الیك من الان بشی’ تكرهه ).
7 . الدرالمنثور، ج 3 ص 180.
8 . بحارالانوار، ج 19 ص 39 به نقل از احیاء العلوم غزالى .
9 . ر.ك . اقبال ، ص 593 بحارالانوار، ج 19 ص 98.
بخش سیره و عترت تبیان
منبع:
فروغ ولایت؛ استاد آیةالله شیخ جعفر سبحانى